سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قدرت کلماتچند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آ نها به داخل
گودال عمیقی افتادند . بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی
دیدند گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند که دیگر چاره ای
نیست و شما خواهید مرد.
دو قورباغ ه این حرف ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از
گودال بیرون بپرند . اما قورباغه های دیگر دائمأ به آنها می گفتند که دست از
تلاش بردارید، چون نمی توانید از گودال خارج شوید، به زودی خواهید

مرد.

بالاخره یکی از دو قورباغه ، تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از
تلاش برداشت. او بی درنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد.
 اما قورباغه دیگر با حد اکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می
کرد. بقیه قورباغه ها فریاد می زدند که دست از تلاش بردار ، اما او با توان
بیشتری تلاش کرد و سرانجام از گودال خارج شد.
وقتی از گودال بیرون آمد، بقیه قورباغه ها از او پرسیدند : مگر تو حرف های
ما را نشنیدی؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست . در واقع او تمام مدت فکر می کرده که
دیگران او را تشویق می کنند!!!






تاریخ : سه شنبه 92/4/11 | 8:22 صبح | نویسنده : MrGoorani | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.