یکی از عارفان بنام بشربن حارث روزی در راه کاغذی دید که نام مبارک پروردگار
(بسم الله) بر آن نوشته شده بود و مردم پا بر آن می نهادند و می گذشتند.
ایستاد و کاغذ را بر گرفت و آن کاغذ را معطر گرداند و اندر شکاف دیوار نهاد
تا از آسیب پای رهگذران در امان باشد.
مدت ها گذشت.شبی به خواب دید که ندایی به او می گوید:
ای دوست! نام من خوش بو کردی و مرا بزرگ داشتی و حرمت نهادی.
ما نیز نام تورا معطر گردانیم و در دنیا و آخرت تورا بزرگ و گرامی خواهیم داشت0
(رساله ی قشیریه)
تاریخ : شنبه 92/7/20 | 11:49 صبح | نویسنده : MrGoorani | نظرات ()