عمر عزیز

گر نبود خنگ مطلا لگام

               زد بتوان بر قدم خویش گام

ور نبود مشربه از زر ناب

           با دو کف دست توان خورد آب

ور نبود جامه ی اطلس تو را

             دلق کهن ساتر تن بس تو را

جمله که بینی همه دارد عوض

          وز عوضش گشته میسر غرض

آن چه ندارد عوض ای هوشیار

        عمر عزیز است ، غنیمت شمار

                      شیخ بهایی

معنی شعر عمر عزیز :

بیت اول: اگر اسبی که دارای زین و افسار طلایی باشد; نداشته باشیم

می شود با پاهای خود قدم زد و راه رفت.

بیت دوم: اگر لیوانی از طلا ی خالص نباشد

با دو کف دست هم می توان آب خورد

بیت سوم: اگر پیراهنی از پارچه های گران بها و قیمتی نداشته باشیم

پیراهن کهنه و قدیمی که پوشاننده ی تن انسان باشد برای تو کافی است

بیت چهارم: هر چیزی که می بینی جای گزین دارد و عوض دارد

و از دگرگونی و جای گزین آن هدف انسان ها میسر شده است

بیت پنجم: آن چیزی که عوض و جای گزین ندارد

عمر گران بهاست که ما باید قدرش را بدانیم






تاریخ : سه شنبه 92/6/26 | 1:32 عصر | نویسنده : MrGoorani | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.